اخبار ویژه اطلاعات ایران
.: با اطلاعات ایران، اطلاعات خود را بروز کنید :.
Saturday, 9 August , 2025
امروز : شنبه, ۱۸ مرداد , ۱۴۰۴
شناسه خبر : 135413
  پرینتخانه » اندیشه و دین تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۴ | 1 بازدید | ارسال توسط :

هیچ دختری نیست که ازدواج مناسب نخواهد؛خواستگاری سنتی دیگر کارکرد ندارد

حسین باهر عضو گروه سلامت اجتماعی فرهنگستان علوم پزشکی گفت: طبیعت زن خواستن ازدواج و مادری است و نمی‌تواند علیه طبیعتش قیام کند مگر اینکه زمانه طوری باشد که نخواستن بهتر و اولویتش قرار بگیرد.

هیچ دختری نیست که ازدواج مناسب نخواهد؛خواستگاری سنتی دیگر کارکرد ندارد

خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-سمانه نوری زاده قصری: یکی از معیارهای اساسی برای ارزیابی سلامت و بهداشت جسمانی و روانی افراد یک جامعه، سن ازدواج است که ابعاد زیستی، اجتماعی و فرهنگی متعددی را در بر می‌گیرد و در عصر حاضر، بعد اجتماعی آن اهمیت بیشتری یافته است. با این حال، تغییر نگرش‌ها در سالیان اخیر منجر به افزایش سن ازدواج در میان دختران و پسران گردیده است؛ زیرا دیدگاه بسیاری از جوانان نسبت به ازدواج از جنبه مادی فراتر رفته و دیگر ازدواج را صرفاً به عنوان یک مأمن اقتصادی تلقی نمی‌کنند. افزایش سن ازدواج نیز می‌تواند به تشدید اضطراب‌ها و فشارهای عصبی، کاهش انگیزه برای فعالیت‌های اقتصادی و آسیب‌پذیری جنسی بینجامد و همچنین با سپری شدن دوران شور جوانی، انگیزه تشکیل خانواده را کاهش داده و دخترانی که به سنین بالاتر رسیده‌اند را از دستیابی به تشکیل خانواده مأیوس سازد.

یکی از چالش‌های بنیادین پیش روی جوامع در حال گذار از دوران سنتی به مدرن، تضاد میان سنت‌های موجود و ارزش‌های مدرن است. بنیان‌ها و ارزش‌های مدرن، که ریشه در دیدگاه‌های اندیشمندان غربی دارند و امروزه سازه‌های بنیادی ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگ و تمدن نوین محسوب می‌شوند، با بسیاری از ارزش‌های سنتی کنونی در جوامع در حال گذار سازگاری ندارند. از این رو، به نظر می‌رسد هیچیک از این بنیان‌های ارزشی را نمی‌توان به طور کامل نفی کرد، بلکه باید کوشید پیوند و آمیزشی میان ارزش‌های سنتی و مدرن ایجاد نمود.

جامعه ایران در سالیان اخیر، همگام با دگرگونی‌های ساختاری و فنی و ارتباط با جامعه جهانی، تحولات گوناگونی را تجربه کرده است. ارزش‌ها و نگرش‌ها پیرامون نهاد خانواده، ازدواج و شیوه‌های همسرگزینی از جمله زمینه‌هایی بوده‌اند که در معرض این تغییرات و دگرگونی‌ها قرار گرفته‌اند.از سویی، با توجه به حضور پررنگ زنان در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، توجه به ارزش‌ها و نگرش‌های زنان و دختران در مسائل گوناگون اجتماعی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. علاوه بر این، دگرگونی‌های ساختاری در آموزش و اشتغال زنان، افزایش توانمندی‌های آنان در زمینه‌های اجتماعی و رشد تفکرات فمینیستی، آن‌ها را به بازنگری در نقش‌ها و هویت‌های سنتی خود و دگرگون‌سازی آن واداشته است. آنان خواستار حقوق برابر در تمامی عرصه‌های زندگی و جهان اجتماعی و آزادی بیشتر در گزینش همسر و شیوه‌های همسرگزینی هستند. از سوی دیگر، جوانان با هنجارهای مذهبی، اجتماعی و خانوادگی خود روبرو هستند. در این مسیر بویژه شناخت نگرش دختران درباره مسئله ازدواج تا اندازه‌ای می‌تواند در پیش‌بینی رفتار آن‌ها در آینده یاری‌رسان باشد و همچنین آن‌ها را از آسیب‌های روانی و اجتماعی که تهدیدشان می‌کند، آگاه سازد.

به منظور بررسی و سنجش نگرش دختران نسبت به سن ازدواج و شناخت عوامل اجتماعی اقتصادی مؤثر بر آن با حسین باهر عضو گروه سلامت اجتماعی فرهنگستان علوم پزشکی و فوق دکتری رفتار شناسی به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را می‌خوانید:

هیچ دختری نیست که ازدواج مناسب نخواهد؛خواستگاری سنتی دیگر کارکرد ندارد

حسین باهر عضو فرهنگستان علوم پزشکی با اشاره به اینکه هر پدیده رفتاری ناشی از چهار عامل است، گفت: چهار عامل اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و عرفانی در هر پدیده رفتاری تأثیر دارد. یعنی زن امروز و دختر جوان ما از این چهار مساله رنج می‌برد. از نظر اقتصادی وضع مادی آن طور نیست که دختر و پسر بتواند سرپناهی برای خودش درست کند حداکثر در خانه پدر و مادری جایی دارد. اگر آنها هم داشته باشند می‌تواند زندگی کند و ما تئوری ازدواج در خانه پدری داریم که در این اتفاق پدر و مادر خانه‌ای موقتاً از خودشان در اختیار فرزند قرار می‌دهد تا بتواند بیتوته کنند که این راه و روش حسابی است در حالی که پدر و مادرها در حال حاضر خودشان فاقد خانه می‌شوند.

بازاری نیست که کالایی مطلوب در آن خریدار داشته باشد

عضو گروه سلامت اجتماعی فرهنگستان علوم پزشکی ادامه داد: از نظر فرهنگی، فرهنگ موجود ما در جامعه پذیرای محدودیت‌های وارد بر فرزندان نیست. بچه‌ها رفتاری‌های اجتماعی را از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های جمعی خارج از کشور می‌گیرند و با آنها آزادی را تجربه می‌کنند. در حالی که برخی محدودیت‌ها هویت افراد را رنج می‌دهد. حتی اگر عمل هم نشود وجودش رنج آور است. خواستگاری سنتی کارکردش را از دست داده و دانشگاه و مدل‌های آشنایی دانشجویی نیز همینطور است بنابر این بازاری نیست که کالایی مطلوب در آن خریدار داشته باشد.

این استاد رفتار شناسی ضافه کرد: سومین مساله ارتباطات است. قدیم عده‌ای که تحت عنوان معتمدین مؤمن شناخته می‌شدند در مساجد و کسانی که بازاری بودند در بازار ارتباطاتی برقرار می‌کردند و به خصوص پدر و مادرها برای جوانان خود رابط بودند و پدری که دختر داشت از سالهای قبل برای پسر دوستش نشان می‌کردند ولی در حال حاضر دیگر چنین چیزی رواج ندارد و پدر و مادر حرف خودش هم راه به جایی نمی‌برد چه برسد به اینکه حرفی را به دختر یا پسرشان بزنند یا امر خواستگاری را به جلو ببرد. این مدل خواستگاری از مدل‌های منسوخ قلمداد می‌شود و به عمل قبیحی تبدیل شده است.

وی افزود: ازدواج یک امر الهی و قلبی و دلی است و تا دل نخواهد نمی‌تواند به صورت پایدار دوام بیاورد. ایمان به غیب در بخشی از جوانان از بین رفته است. تعداد زیادی از دختران نه مخالف ازدواج هستند و نه موافق آن و اصلاً به ازدواج کاری ندارند. کاری ندارند غیب وجود دارد یا نه. ما زمانی در جهت اثبات خدا تلاش می‌کردیم زمانی هم توده‌ای ها در جهت رد خدا اقدام می‌کردند اما در حال حاضر مسائل عقیدتی برای بخش‌های زیادی از نسل دهه هشتادی‌ها و به عبارتی «نسل زد» دیگر مطرح نیست. متأسفانه برخی جوانان ما حرف دلشان این است که خدایا تو به ما کار نداشته باش ما هم به تو کار نداریم.

باهر با تاکید بر اینکه ما نباید افراط و تفریط داشته باشیم افزود: جامعه ما دوران گذار را می‌گذراند. نباید به کار جوانان کاری نداشته باشیم. من به عنوان یک انسان هشتاد ساله عقب مانده‌تر از یک نوجوان ۱۸ ساله هستم. باید کارهای مردمی را به مردم واگذار کنیم یعنی فعالیت‌هایی مانند ازدواج را، از مشاورین مردمی و دلسوخته و فرهیخته و دانشگاهی جوان پسند و خداپرست کمک بگیریم. اندیشکده صلح جهانی یکی از سال‌های اخیر را سال اشتغال و ازدواج نامگذاری کرده بود. یعنی باید برای رهایی از بیکاری برای مردان و ازدواج برای زنان شرایط و فرهنگش را فراهم کنیم. وگر نه هیچ دختری در سن ازدواج دلش نمی‌خواهد که ازدواج مناسبی نداشته باشد چرا که طبیعت زن خواستن بچه و مادری است. نمی‌تواند علیه طبیعتش قیام کند مگر اینکه زمانه طوری باشد که نخواستن بهتر و اولویتش قرار بگیرد.

این استاد رفتار شناسی بیان داشت: به دو دلیل ازدواج صورت نمی‌گیرد نخست نداری و فقر است و دیگری خیلی دارا بودن و ثروت اضافه. آن کسی که خیلی ثروت و پول دارد هم موانع زیادی دارد و برخی از آنان نیز از بازار آزاد استفاده می‌کنند. هر دو روی یک سکه هستند افراط و تفریط در جامعه بسیار پرخطر است و تناقضاتی که در جامعه وجود دارد حاکی از این امر است. ما تعادل و عدالت را در جامعه از بین برده‌ایم.

مشکل ما بی فرهنگی است و این بی فرهنگی ضعف مدیریتی فرهنگی است

وی ادامه داد: مشکلات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را نه تنها حل بلکه باید منحل کرد تا جوان از ازدواج نترسد. داستان‌های مهریه و طلاق همه مانع ازدواج می‌شود ما باید موارد ترس را از بین ببریم که مهریه، طلاق و مشکلات تربیتی و ادب از موانع ازدواج است. در اسلام زن خیلی بالاتر از مرد است و در آموزه‌های دینی هم هست که زن عبارت صیغه ازدواج را خودش در ابتدا بخواند و زن خودش باید به یک منطق صحیحی برای ازدواج با فرد مناسب خود برود. جامعه باید به جایی برسد که از این موهبت درست استفاده کند.

باهر اظهار داشت: ازدواج یک مساله طبیعی و صد در صد الهی است که تمام موجودات و گیاهان هم با هم ازدواج دارند ما در جامعه کارها را به طوری پیش بردیم که زوج‌هایی که در قدیم ازدواج کرده بودند در حال جدا شدن هستند چه برسد به این جدیدی‌ها. آنهایی که قبلاً پیوند داشتند نیز در حال سست شدن هستند که مشکل بی فرهنگی است و این بی فرهنگی ضعف مدیریتی فرهنگی است. و در این زمینه هیچ کاری نباید انجام می‌دادند که متأسفانه دخالت‌های اشتباه زیادی انجام شد.

عضو گروه سلامت اجتماعی فرهنگستان علوم پزشکی در پایان گفت: به طور کلی در جامعه باید کار دست کاردان سپرده شود اما وقتی کار به دست افراد کارنابلد می‌افتد نمی‌تواند کاری کند و ما شاهد چنین وضعی هستیم.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0

سه + بیست =

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.